جدول جو
جدول جو

معنی عرابه کش - جستجوی لغت در جدول جو

عرابه کش
آنکه عرابه از جای بجای نقل مکان دهد. حیوانی که عرابه حمل کند و از نقطه ای به نقطۀ دیگر برد. رجوع به ارابه کش شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ)
رهبر ارابه. ارابه چی. آنکه مردم را بر ارابه سوار کرده برد
لغت نامه دهخدا
(پَ)
قرابه کشنده. ساقی. شراب کشنده:
در عهد پادشاه خطابخش جرم پوش
حافظ قرابه کش شد و مفتی پیاله نوش.
حافظ
لغت نامه دهخدا
(رَ / رِ)
علمدار. بیرقدار
لغت نامه دهخدا
(پَ / پِ نَ / نِ گُ)
مکاری. (یادداشت مؤلف). کراکش. چارواداری که پیشۀ وی به کرایه دادن ستور است. (ناظم الاطباء). رجوع به کراکش و مکاری شود
لغت نامه دهخدا
(عَرْ را بَ / بِ رَ / رُ)
راه عرابه رو، جاده ای که در آن عرابه سیر تواند کرد. راهی که در آن عرابه تواند رفتن. مقابل راه مالرو و پیاده رو و بزرو و جز آنها. رجوع به ارابه رو شود
لغت نامه دهخدا
(عَرْ را بَ/ بِ)
آنکه عرابه راند. متصدی و راننده که عرابه (ارابه) را هدایت کند. رجوع به عرابه شود
لغت نامه دهخدا
(اِ پَ)
شراب ساز، که شراب حمل کند، باده کش
لغت نامه دهخدا
تصویری از ارابه کش
تصویر ارابه کش
رهبر ارابه ارابه چی آنکه مردم را بر ارابه سوار میکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرابه کش
تصویر قرابه کش
کراوه کش باده نوش شراب کشنده باده نوشنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طراده کش
تصویر طراده کش
درفشدار پرچمدار علمدار بیرقدار
فرهنگ لغت هوشیار
ارابه ران آیوختار ورتن دار آن که عرابه را حرکت می دهد ارابه چی، کسیکه متصدی عراده توپ است آن که عرابه را حرکت می دهد ارابه چی، کسیکه متصدی عراده توپ است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طراده کش
تصویر طراده کش
((~. کَ یا کِ))
علم دار
فرهنگ فارسی معین